سلام
همیشه زندگی رو از پنجره اتاقم دیدمدنیای بیرون از اتاقم همیشه دنیایی بود که میخواستمفک میکردم میتونم مثل یک پرنده برم لب پنجره بال هامو باز کنم و پرواز کنم و برم تو اوج آسمون ها ولی بعد فهمیدم من که پرنده نیستم و هیچ بالی ندارم اگه بپرم میفتم زمین و خورد میشم.
شاید وقتشه که اتاقمو بپذیرم.اتاقم مهم نیست تو کدوم شهر و کشور باشه میتونم تصور کنم روی یه سیارکی تنها زندگی میکنم.
شاید باید اتاقم رو دنیام بدونم.
+تنها
+پیاده روی تو مسیر حمزه کلا به شهرک بهزاد
+بابل
اتاقم ,کنم ,تو ,برم ,شاید ,روی ,کنم و ,و کشور ,کشور باشه ,شهر و ,کدوم شهر
درباره این سایت